کد مطلب:36530 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:189

در متون دینی عقل را از ورود به پاره ای مباحث تحذیر کرده اند











عقل انسان، پرنده ای نیست كه بتواند تا هر اوجی پرواز كند. در معارف دینی هم در این خصوص هشدارهایی آمده است. این هشدارها اعم از آنكه متوجه عامه باشند یا خاصه، به هر حال حاكی از آن اند كه پاره ای از مردم، در پاره ای موارد از ورود به پاره ای از بحثها و پرسش و پاسخها و مناقشات منع شده اند. برای مثال در روایات آمده است كه:

لا تفكروا فی ذات الله و لكن تفكروا فی الاء الله

در ذات خداوند فكر نكنید، بلكه در نعمتهای او بیندیشید.

این روایت نشان می دهد كه عقل انسان، ترازویی نیست كه سنجش هر وزنه ای را بربتابد.

امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه در دو موضع به این مطلب پرداخته اند كه شایسته ی توجه و تامل است:

[صفحه 44]

موضع نخست در خطبه ی «اشباح» است كه از خطبه های مهم و جلیل نهج البلاغه است. در مقدمه ی این خطبه آمده است كه كسی از امیرالمومنین (ع) درخواست می كند كه ایشان خداوند را برای او چنان توصیف كنند كه گویی وی خداوند را به عیان می بیند. چنان می نماید كه گویی این شخص توقع نابجایی داشته و از دیدن، دیدن حسی را مراد داشته است، چرا كه در همین روایت از خطبه آمده است كه امیرالمومنین (ع) از درخواست آن شخص، خشمگین می شوند. (در روایت دیگری به نحو دیگری آمده است و درخواست كننده از علی (ع) خواسته است تا خدا را معرفی كند كه موجب زیادت محبت و معرفت وی شود). باری ایشان در این خطبه پس از ذكر مقدماتی در باب اوصاف و افعال خداوند، به آن شخص می فرمایند

فانظر ایها السائل فما دلك القرآن علیه من صفته فائتم به:

ای پرسنده بیندیش! آنچه قرآن از اوصاف الهی به تو می نماید، همان را برگیر

و استضی ء بنور هدایته:

و در نور هدایت قرآن روشنی بجو و پیش برو

و ما كلفك الشیطان علمه مما لیس فی الكتاب علیك فرضه و لا فی سنه النبی صلی الله علیه و آله و ائمه الهدی اثره فكل علمه الی الله سبحانه:

اما آنچه در كتاب خدا و سنت نبی (ص) و ائمه ی هدی از آن نام و اثری نیست، به خدا واگذار كن

فان ذلك منتهی حق الله علیك:

كه این نهایت حق خداوند بر تو است.

یعنی خداوند از تو بیش از این نمی خواهد.

[صفحه 45]

سپس در ادامه ی كلام، در خصوص «راسخان در علم» (كه تعبیری ماخوذ از قرآن است) توضیحاتی بیان می فرمایند:

و اعلم ان الراسخین فی العلم هم الذین اغناهم عن اقتحام السدد المضرو به دون الغیوب الاقرار بجمله ما جهلوا تفسیره من الغیب المحجوب، فمدح الله اعترافهم بالعجز عن تناول ما لم یحیطوا به علما:

و بدان كه راسخان در علم، آنان كه دانش در عمق جانشان نشسته است، كسانی هستند كه اعتراف به جهل نسبت به امور نهان موجب شده است كه در برابر دروازه های غیب توقف كنند و اظهار نظر ننمایند و خداوند همین اعتراف به عجز از احاطه علمی بر پوشیده ها را ستوده است.

و سمی تركهم التعمو لم یكلفهم البحث عن كنهه رسوخا و همین تعمق نكردن و به بحث از امور تكلیف نشده نپرداختن را «رسوخ در علم» نامیده است.


صفحه 44، 45.